مهندس معصومی

 | تاریخ ارسال: 1395/7/1 | 

AWT IMAGE

لطفاً مختصری از بیوگرافی خود را جهت آشنایی خوانندگان بفرمایید.

فرزاد معصومی هستم متولد 31/1/1331 در اصفهان- فارغ التحصیل رشته زمین شناسی در سال 1353 از دانشگاه اصفهان- شروع فعالیت کاری و اشتغال خود را بلافاصله پس از خدمت سربازی در ابتدای سال 1356 در کاشی اصفهان آغاز نمودم و مدت 14 سال در این کارخانه مشغول بکار بودم و سپس در خردادماه سال 1370 به کاشی مرجان آمدم و به لطف خداوند بزرگ 25 سال است که در کاشی مرجان انجام وظیفه می نمایم. بنابراین طی 39 سالی که بکار اشتغال دارم تماماً در صنعت کاشی و سرامیک بوده و حتی یک روز از این صنعت فاصله نگرفته ام.

جایگاه علم سرامیک در کشور ایران را چگونه ارزیابی می­کنید و آیا شرایط برای پیشرفت در این رشته را مثبت ارزیابی می­کنید؟

جدا از وضعیت کنونی صنعت سرامیک و رکود فعلی آن، علم سرامیک در ایران با توجه به استعدادهای موجود چه از دیدگاه مواد اولیه معدنی قابل دسترس و نیروهای دلسوز و متخصص و در اختیار داشتن مراکز تحقیقاتی و دانشگاهی متعدد از جایگاه مطلوبی برخوردار می باشد و حتی شرایط برای پیشرفت آن در صورتیکه بستر سازی مناسبی برای آن در نظر گرفته شود وجود دارد.

آیا تعداد دانشجویان و دانشگاه­هایی که در این رشته فعالیت می­کنند با توجه به گستردگی این رشته کافیست؟

با توجه به گستردگی این صنعت و یادآوری این مطلب که صنعت سرامیک به کاشی سازی محدود نمی شود نظر من نیز به افزایش مراکز آموزشی علمی و مجهزتر و کاربردی تر و هم افزایش دانشجویان این رشته، مثبت می باشد.

واحد­های درسی که در این رشته ارائه می­شود تا چه حد نیازهای موجود در این صنعت را پاسخ می­دهد؟

طی این مدت طولانی که در این صنعت کار کرده ام و با فارغ التحصیلان زیادی سرکار داشته ام، متأسفانه واحدهای درسی دانشگاهی را خیلی کاربردی برای شروع بکار و خصوصاً انتظاری که کارخانجات از مهندسین سرامیک برای رفع نیازهای سرامیکی خود دارند همسو نمی باشد.

برای اینکه فارغ­التحصیلانی که وارد بازار می­شوند برای بازار کار مفید باشند و بهره وری لازم را داشته باشند چه پیشنهادهایی دارید؟ توصیه شما به کارشناسانی که اخیراً از دانشگاه فارغ­التحصیل شده­اند، چیست؟

ببینید در ادامه پاسخ به سوال بالا به نظر من اگر دانشجویی قصد ادامه تحصیل و یا تدریس داشته باشد واحدهای درسی موجود کافی است. اما اگر قصد استخدام در صنعت را داشته باشند مطالب درسی آموزش داده شده کاربردی نبوده و حداقل نیاز به یک تا دوسال کارآموزی و آموزش در کارخانه و درجوار افراد با تجربه، حتی آنانیکه با مدارک پائین تر اما تجارب طولانی تر دارند، است. اما پذیرش این قضیه برای هر دو طرف مشکل می باشد. بعبارت دیگر برای یک مهندس سرامیک سخت است که یک نفر دیپلم به او آموزش دهد و برای دیپلمه ایکه سالهاست در کارخانه اپراتوری میکند نیزقابل تحمل نیست که به مهندس تازه وارد آموزش دهد چرا که بوضوح میداند او فردا رئیس مستقیمش خواهد شد. بنابراین این آشنائی و کارآموزی بایستی در دوران تحصیل انجام شده باشد.

با تجربه­ ای که در این سال ها بدست آورده ام، بنظر من ماهیت رشته سرامیک در دانشگاه و نحوه تدریس بایستی کلا عوض شود، سرامیک از جمله صنایعی است که پیدا کردن تخصص در آن با تجربه در کارخانه و تولید بدست می آید نه گذراندن واحدهای درسی دانشگاهی که در ترم بعد همه از یاد دانشجو رفته است. پیشنهاد من این است که دانشجویان این رشته یک سال یا دو سال واحدهای درسی کاربردی را پاس کنند سپس یک یا دو ترم به کارخانجات بیایند و حتی می توان برای این مدت چند واحد کارآموزی در نظر گرفت و دوباره به دانشگاه برگردند و حتی ترم های آخر دوباره این سیکل تکرار شود. اینکه دانشجویان یک تا دوماه پروژه خود را که اکثراً تحقیقاتی و برای صنایع سرامیک در آن لحظات کاربردی نیست را آن هم در تابستان گذرانیده و قصه تمام شود کافی نیست. رشته سرامیک بایستی همانند مراکز حرفه ای وزارت کار، تحصیل با کار در صنعت ادغام شود مثل کاری که هم اکنون در دانشگاه Faenza ایتالیا که بزرگترین مرکز دانشگاهی ایتالیاست انجام می شود. وضعیت امروز یعنی ارتباط دانشگاه با صنعت بیشتر در حد شعار است تا عمل.

بنابراین توصیه من به دانشجویان رشته سرامیک این است که بپذیرند و این تحمل را داشته باشند که در بدو استخدام نیازمند کارآموزی در سخت ترین بخش های کارخانجات این صنعت حتی در پائین ترین رده شغلی هستند. مدتی را مشغول بکار شوند و از این آموزش هیچ ترس یا احساس سبک شدن و خرد شدن شخصیت به خود را ندهند.

ببخشید پاسخ این سوال طولانی شد اما دلم می خواهد تجربیات چهل سال گذشته خود را برای این عزیزان بازگو کنم. اگر من 25 سال است مدیرعامل کاشی مرجان هستم، یک شبه به این شغل نرسیده ام، 14 سال قبل از آن کار خود را با اپراتوری و شاگردی در کاشی اصفهان در کنار چند مهندس سرامیک فرانسوی در سال 1356 آغاز کردم. آن زمان همکلاسی ام که با هم مشغول کار شدیم به من می گفت این ها دارند از تو کار می کشند و خودشان مدیریت می کنند، همین شد که او را اخراج کردند و چون شاگرد اول رشته شیمی دانشگاه اصفهان بود در هنرستان سرامیک مشغول بکار شد و 30 سال فقط تدریس کرد حالا هم بازنشسته و بیکار است. یک روز به کاشی مرجان نزد من آمد، خاکی را برای فروش آورده بود، گفتم حالا من نوکری میکنم یا تو ، قبول کرد که تفکر اشتباه او در جوانی و بلند پروازیش که میخواست از راه نرسیده رئیس آزمایشگاه شود، او را از مسیر پیشرفت دور ساخت. اکنون برخی از جوانان و فارغ التحصیلان ما چنین طرز فکری دارند.

باور کنید حتی موردی را در مصاحبه داشته ام که سئوال میکرد نمی شود در دفتر مرکزی شما کار کنیم حتی اگر مربوط به رشته تحصیلی ام نباشد، علت را پرسیدم، جواب این عزیز این بود که آخه کارخانجات راهش دور است، شیفتی است، پوست من به گرد و خاک و گل حساسیت دارد. این تفکر نشان می دهد که او اصلاً از اول راه را اشتباه رفته و برای این کار ساخته نشده است. به شوخی به او گفتم صبر کن من در حال احداث کارخانه تولید اقلام بهداشتی پوست صورت، واقع در قلب چهارباغ اصفهان هستم، حتماً از وجود شما برای مدیریت آن استفاده خواهم کرد!!! امید است این خاطره واقعی باعث آزرده خاطر شدن عزیزانی که بجای فرزندان من هستند نشود، اما بپذیرید بقول قدیمی ها "نردبان پله، پله" و مسیری که یک شبه طی شود مسلماً پایدار نخواهد بود.

با توجه به اینکه شما یکی از افراد موفق در بخش صنعت سرامیک هستید، بفرمایید که چگونه وارد صنعت شدید و شما و شرکت شما هم اکنون در چه وضعیتی قرار دارید؟

شرایط اشتغال به کار من در آن سال ها با امروز قابل مقایسه نیست. من در ابتدای سال 1356 (قبل از انقلاب) و در شرایطی که هنوز آخرین روزهای خدمت سربازی را می گذراندم به کاشی اصفهان که در شرف راه اندازی بود رفتم، این کارخانه با نظارت فرانسوی ها و کارخانه سراباتی فرانسه قرارداد دانش فنی و راه اندازی داشت. چون به زبان انگلیسی تسلط داشتم با یک مصاحبه کوتاه درخواست کردند که از همین فردا پیش ما بیا و ما یک نفر زمین شناس را برای کنترل مواد اولیه نیاز داریم. باور بفرمائید دست مرا گرفت و برد پیش رئیس کارخانه که او هم آلمانی بود و گفت این آقا بایستی از فردا در کاشی اصفهان و در آزمایشگاه مشغول بکار شود. که آخرین روز سربازی من مواجه با اولین روز استخدام در کاشی اصفهان شد حتی بدون یک روز فاصله .

و سپس دوره های مختلفی را در اکثر کارخانجات لعاب سازی، رنگ سازی، شابلون سازی، مواد واسطه ایی (چون در آن زمان بجز خاک های معدنی همه چیز وارداتی بود) در ایتالیا، آلمان، سوئیس، هلند و اسپانیا گذراندم. و کم کم بعنوان یک متخصص سرامیک پله های ترقی را روز به روز طی نمودم.

 به لطف خداوند بزرگ 25 سال است مدیر عامل کاشی مرجان هستم و این کارخانه علیرغم وضعیت رکود و نابسامانی بازار امروز یکی از برندهای معروف کاشی در ایران می باشد.

برای بهبود شرایط صنعت سرامیک چه پیشنهادهایی دارید؟

متاسفانه هم متولیان امر (وزارت صنایع از جهت صدور مجوزهای بی رویه بدون مطالعه انتهای خط) و هم صاحبان این صنعت درجهت راه اندازی کارخانجات متعدد کاشی سازی خصوصاً در منطقه یزد بدون در نظر گرفتن نیاز مملکت به این صنعت و وضعیت صادرات، و متاسفانه رقابت های ناسالم و محصولات بی کیفیت، فقط منجر به بالا بردن تولید این صنعت شده است که اکنون با توجه به رکود صنعت ساختمان و بالا بودن دپوی بی حد و اندازه کارخانجات کاشی، وضعیت نابسامانی در پیش روست. اما بهر حال برای بهبود شرایط، رو آوردن به اولاً افزایش کیفیت به جای کمیت و نوآوری در محصولات و تولید کردن محصولی که دیگران تولید نکرده اند و دست برداشتن از این شعار اولین بودن در فلان ... محصول و دوما پیدا کردن بازارهای جدید صادراتی جدا از عراق می تواند راه گشا باشد. گرچه بنظر من صادرات به عراق این چند ساله بهرحال مشکل بزرگی را برای فروش محصولات کارخانجات از پیش رو برداشت و اگر نبود این کشور و صادرات آن و این صنعت زودتر از این ها به بن بست رسیده بود.

اما از طرفی هم برخی از آب گل آلود ماهی گرفته و هر محصول بی کیفیت را با نازل ترین قیمت به این کشور صادر نمودند. اما اکنون زمان دست برداشتن از این تفکر و روآوردن به تولیدات با کیفیت و صادر کردن به کشورهای خواهان محصول خوب با قیمت مناسب و معقول تر فرا رسیده است.

رکود بازار تولید در چه بخشی از صنعت سرامیک نهفته است و راه حل مقابله با آن چیست؟

من فکر میکنم وقتی صنعت ساختمان کشور دچار رکود می شود و کارخانجات سیمان کشور با کاهش تولید و توقف همراه می گردند سایر صنایع وابسته به این صنعت نیز دچار رکود می شوند. بنابراین تا کار بصورت ریشه ای حل نشود پرداختن به تقویت شاخ و برگ ها راه چاره نیست.

البته بی انصافی نشود رکود صنعت و بازار اکنون مربوط تنها به ایران نیست، اکنون دنیا  با این مشکل روبروست و بزرگترین صنایع کشورهای صنعتی دنیا مدت هاست رشدی نداشته و منتظر آینده ای روشن تر هستند و فقط چینی ها از این بازار آشفته حداکثر استفاده را برده و بار خود را بسته اند.

مشکلات صاحبان صنایع خصوصی سرامیک چیست؟

صنایع خصوصی مانند نهال های تازه رشد کرده هستند که هنوز ریشه محکمی در زمین ندارند تا در مقابل بحران ها بتوانند روی پای خود ایستاده و مقاومت کنند. صاحبان صنایع خصوصی که جان و مال خود را برای صنعت خود فدا کرده اند و بهترین روزهای عمر خود را برای تولید و اشتغال بکار جوانان، خالصانه صرف کرده اند نیاز به حمایت دارند. نقدینگی بزرگترین مشکل صنایع خصوصی است. بهره های بانکی علیرغم شعارهای موجود کمر صنایع خصوصی را شکسته است. واردات بی رویه آن هم از کانال های غیرقانونی و قاچاق از یک طرف، بالا رفتن هزینه های تولید از طرف دیگر، رکود در فروش و بالا رفتن موجودی های انبار باعث گردیده صنایع کوچک و خصوصی نفس های آخر را بزنند و بیش از این قادر به مقاومت نیستند و این مشکلات در حالی رو به افزایش است که متاسفانه واحدهای تولیدی با کیفیت ضربه بیشتری از واحد بزرگتر که فقط بفکر کمیت و تولید محصولات بی کیفیت و ارزان فروشی بودند خوردند.

در خصوص صنایع سرامیک به خصوص کاشی، لعاب، رنگ و سرامیک در ایران و مقایسه آن با وضعیت منطقه و جهان چه نظری دارید؟

طبیعی است وقتی کارخانجات کاشی و سرامیک با حداقل ظرفیت کار می کنند صنایع وابسته به آنها که بایستی مواد اولیه آنها را تامین کنند با کاهش ظرفیت و عملاً توقف تولید مواجه شده اند خصوصاً افزایش هزینه های تولید، گران شدن مواد اولیه وارداتی و داخلی، تعدد و رشد بی رویه تولید کنندگان لعاب و رنگ و رقابت سرسختانه تولیدکنندگان منطقه خصوصاً چینی ها وضعیت آنها را به خطر انداخته و بتدریج آنها نیز  در حال تعطیلی کارخانجات خود و بیکار شدن کارگرانشان شده اند.

ارتباط بین صنعت و دانشگاه در ایران همواره یک دغدغه پایدار بوده است. با توجه به شرایط موجود، میزان این ارتباط را چگونه ارزیابی می­کنید؟

پاسخ این سوال را من در سوال 5 به اندازه کافی داده ام اما در مجموع من ارتباطی واقعی و عملی بین این نهاد و صنعت نمی بینم که بخواهم به ارزیابی آن بپردازم.

نقش مطبوعات تخصصی در اطلاع رسانی صنعت مربوط را چگونه ارزیابی می کنید؟ چه باید کرد که آنها بالنده تر و پرمحتواتر شوند؟

مجلات تخصصی و نشریه های سرامیکی بنظرمن در این چند ساله بسیار خوب عمل کرده اند هم رشد مطلوبی داشته اند. مطالب تخصصی، ترجمه ها، همفکری و همکاری اساتید و نخبگان این صنعت باعث رشد قابل توجه این مجلات و مطبوعات شده اند، آمارها و اخبار آنان کاملا ً به روز و مفید می باشد. هر چقدر بتوانیم به آنها آمار صحیح تر و واقعی تر بدهیم، پرمحتواتر و بالنده تر خواهند شد.

آینده صنعت سرامیک ایران را چگونه می­بینید؟ اگر دوباره به گذشته باز گردید آیا همین راه و همین زمینه تخصصی را برای خود انتخاب می­کنید؟

حقیقتاً من آدم خیلی بدبینی نیستم و امیدوارم روزی نزدیک فرا رسد و رشد و شکوفائی گذشته به این صنعت باز گردد. اما در مورد خودم و علاقه وافری که به این صنعت دارم و بیش از 3/2 عمر خود را در این رشته گذرانیده ام، مطمئناً در صورت شروع مجدد راهی جز  این صنعت را در پیش نخواهم گرفت.

از خاطرات دوران تحصیل دانشجویی، همکلاسی­ها و اساتید خود بفرمایید.

خاطرات دوران تحصیلم به زمان های خیلی دور باز می گردد یعنی 45 سال پیش و بیاد آوری همه آنها دور از ذهن می باشد. بنظر من دوران دانشجوئی جذاب ترین و شاداب ترین دوران زندگی هر تحصیل کرده دانشگاهی است اما افسوس که همه وقتی در کوران این دوران هستند عجله دارند زودتر تمام شود.

 از تعداد انگشت شماری همکلاسی های دانشگاهی ام خبر دارم که اکثراً مشاغل خوب و پر مسئولیتی  را بدست داشتند اما چون اکثراً شغل دولتی داشتند اکنون بازنشسته شده و از آنها بی خبرم. البته خود من اکنون 64 ساله ام واز نظر قوانین کار سالهاست بازنشسته شده ام، اما چون سهامدار کاشی مرجان هستم بازنشستگی برای کسی که خودش کارفرماست معنی ندارد و محکوم به کار و فعالیت تا آخرین لحظه عمر خواهد بود.

 از اساتید دانشگاهی ام چند نفرشان به رحمت خدا رفته اند و یکی دونفرشان پس از بازنشستگی اکنون در شرکت های خصوصی فعال هستند. اما جا دارد اینجا یادی کنم از عزیزترین استادم مرحوم دکتر جعفریان پدر استاد فسیل شناسی در ایران که از خود با ارزش ترین موزه فسیل و سنگ شناسی را در اصفهان بیادگار گذاشت.

انجمن سرامیک ایران را چگونه ارزیابی می کنید؟ لطفاً پیشنهادهای خود را برای رشد این انجمن بفرمایید؟

انجمن سرامیک ایران یک نهاد کاملاً علمی و تخصصی است که در بین سایر انجمن های این صنعت فعالیت دارد. پدر صنعت سرامیک ایران، استاد گرامی جناب دکتر مارقوسیان پایه گذار این انجمن بوده و همکاران ایشان همچون دکتر گلستانی فرد و سایرین سال هاست بدون هیچ چشم داشتی در این انجمن فعالیت دارند که به نوبه خود از همه این عزیزان تشکر و قدردانی دارم.

این انجمن یکی از تشکل های علمی و پایدار این صنعت بوده که در این چند ساله خارج از هر فرقه و گروه سیاسی فعالیت داشته است. سمینارهای علمی و بین المللی که تاکنون اجرا کرده بی نظیر بوده و بزرگترین راهی که میتوان به این انجمن کمک کرد حمایت همه جانبه و در اختیار گذاردن اطلاعات و آمارهای صحیح از وضعیت تولید و امور سرامیکی انجام گرفته در مراکز آزمایشگاهی کارخانجات می باشد.

فرصت را غنیمت شمرده یادی کنم از مرحوم دکتر حمید جزایری یکی از پایه گذاران این انجمن و این صنعت که در انجام فریضه حج، دار فانی را وداع گفت و همچنین دوست قدیمی و برادر عزیزم دکتر یوسفی که در جوار صنعتی که سال هاست مشغول هستند، با این انجمن همکاری همه جانبه دارند.

با تشکر از وقتی که برای این مصاحبه اختصاص دادید، چنانچه مطلب ناگفته­ای به نظرتان می رسد، بفرمایید.

در پایان برای شما نیز که پس از 40 سال خدمت به سراغ این حقیر آمدید آرزوی سلامتی و موفقیت دارم.

شهریور 1395

اصفهان–کاشی مرجان

فرزاد معصومی