مصاحبه با مهندس کیوان حمزهزاده توفیقی، با بیست سال حضور در صنعت کاشی ایران
مهندس کیوان حمزهزاده توفیقی از دانشجویان ورودی سال 1368 به رشته مهندسی مواد- گرایش سرامیک دانشگاه علم و صنعت ایران است. از رشته مهندسی مکانیک انصراف داد تا رشته مهندسی سرامیک را به عنوان تنها زمینه تخصصی زندگی حرفهای خود انتخاب کند. او در سال 1372 دانش آموخته شد و فعالیت حرفهای خود را از صنعت کاشی کشور شروع و همچنان از جمله متخصصان این حوزه است. اعتقاد دارد که صنعت سرامیک ایران هنوز جوان است و مهمترین مشکل دانش آموختگان رشته مهندسی سرامیک را این میداند که در رده مدیریتهای ارشد سازمانها، حضور متخصصان سرامیک بسیار کمرنگ است و مدیران غیر متخصص، مشکلات صنعت سرامیک را بهخوبی درک نمیکند. چشمانداز روشنی بری این صنعت در آینده میبیند اگر کارشناسان در بخش تولید نسبت به رفع عیوب در سیستم اهتمام بورزند و معتقد است که بخش زیادی از مشکل برطرف میشود. برای رفع عیوب از صنعت سرامیک میگوید که فرایند تولید کاشی و سرامیک را باید مانند تولید پره توربینهای سرامیکی یا ایمپلنتهای دندانی مهم بدانیم. در ادامه مصاحبه با او را میخوانید.
1- لطفاً مختصری از بیوگرافی و تحصیلات خود در رشته سرامیک را بیان کنید.
من کیوان حمزهزاده توفیقی فارغالتحصیل رشته مهندسی مواد– گرایش سرامیک از دانشگاه علم و صنعت ایران در سال 72 هستم و از زمان شروع به کار تاکنون در کارخانجات تولید کاشی و سرامیک کشور مشغول به کار بودهام. کار خود را از کارشناسی آزمایشگاه شرکت کاشی و سرامیک الوند آغاز کرده و طی مدت ده سال خدمت در این شرکت تلاش کردم که مباحث علمی و آموختههای خود را در تولید این محصول بهصورت عملی به کار ببندم. با سمت مدیریت فروش صادرات و بازاریابی از الوند جدا شده و بهمدت سه سال در شرکت کاشی پارس با سمت نماینده مدیر عامل در امور فنی و مدیر بازرگانی (خرید، فروش و بازاریابی) ادامه مسیر دادم. سپس با سمت مدیر بازاریابی شرکت آپادانا سرام مشغول بهکار مجدد شده و پس از گذشت سه سال با سمت مدیر فروش و بازاریابی، از سیستم منفک شدم. از آن زمان به بعد بهعنوان مدیر خرید و توسعه بازار شرکت اس اس پی که یک شرکت خصوصی است مشغول فعالیت هستم.
2- علت انتخاب رشته سرامیک در مقاطع مختلف تحصیلی شما چیست؟
در زمان انتخاب رشته آشنایی ما با رشته سرامیک بسیار محدود بود و این رشته نیز در میان داوطلبان طرفدار زیادی نداشت. پس ما هم دانسته این رشته را انتخاب نکردیم .ضمن مدت تحصیل با این رشته آشناتر شدم و علاقه شدیدی به ادامه کار در این زمینه پیدا کردم. با توجه به اینکه همزمان در دانشگاه آزاد اسلامی در رشته مهندسی مکانیک مشغول تحصیل بودم، از رشته مکانیک انصراف داده وسرامیک را بهعنوان زمینه تخصصی کار آینده خود انتخاب کردم. این رشته را دوست دارم و آن را بسیار پویا و به روز میدانم. فکر میکنم که فارغالتحصیلان رشته مهندسی سرامیک میتوانند حرفهای تازهای بر اساس دانش روز دنیا داشته باشند و بخش زیادی از مشکلات صنعت کشور را با تدبیر و دانش خود حل و فصل کنند.
3- از خاطرات دوران تحصیل دانشجویی، همکلاسیها و ... خود بفرمایید.
دوران تحصیل زیباترین خاطرات را با خود همراه دارد. یکی از مهمترین خاطرات من در آن زمان توانایی گذراندن درس فیزیک الکتریسیته با آقای دکتر قولتوقچیان بود. ایشان که یکی از سختگیرترین اساتید دانشگاه بودند، دانشجویان رشتههای غیز فیزیک را کمتر به کلاس خود میپذیرفتند و در ابتدای ترم عنوان میکردند که این دانشجویان شانس زیادی برای گذراندن درس نخواهند داشت مگر آنکه بهشدت تلاش کنند. در آن زمان، همراه با 4 نفر دیگر از دوستانم تصمیم گرفتیم که عکس این موضوع را به ایشان ثابت کنیم. با وجود اینکه زمان امتحان ما با دو درس فیزیک مدرن و دیفوزیون همراه بود، آن ترم بهشدت درس خواندیم و بالاخره توانستیم نشان دهیم که "ما هم میتوانیم".
4- با توجه به اینکه شما یکی از افراد موفق در بخش خصوصی صنعت سرامیک هستید، بفرمایید که چگونه وارد صنعت شدید و شما و شرکت هم اکنون در چه وضعیتی قرار دارید؟
اینکه من را موفق میدانید لطف خدا، شما و سایر همکاران است و من فقط تلاش خود را کردم که اول به خودم و بعد به سایر دوستان ثابت کنم که میتوان در زمینه کار در رشته تحصیلی به موفقیت دست یافت. در این مدت صادقانه تلاش کردم که بهدور از هر حاشیهای، حول محور کار فعالیت کنم و با کار برای خودم درآمد حلال کسب کنم. مابقی کارها خود به خود درست انجام شد و امروز هم اگر این امکان فراهم شود که دوباره از نو زندگی خود را آغاز کنم، همین مسیر را خواهم رفت.
در حال حاضر در شرکت متبوع، تلاش دارم که کار متفاوتی از فعالیتهای روزمره را انجام دهم و در هر جلسهای با مشتریان و تامینکنندگان، ایران و ایرانی را بهعنوان افراد صادق، درستکار و دانا به کار معرفی نمایم.
5- توصیه شما به دانشجویان امروز جهت ورود به صنعت چیست؟ چگونه میتوانند فرد موفقی در توسعه صنعت سرامیک باشند؟
البته ملاکهای امروز کمی متفاوت از زمان ماست، امروز اگر کاری مستقیما منجربه درآمد نشود از دیدگاه افراد جامعه خیلی موفق نیست. ولی فکر میکنم که اگر دانشجویان به خود ایمان داشته باشند و خودشان و ارزشهای رشته تحصیلیشان را باور کنند، میتوانند کارهای زیبایی را در زمینه فعالیت خود انجام دهند که از آن لذت ببرند و در کارنامه شغلی خود از آن بهخوبی یاد کنند.
توصیه من به دانشجویان این است که از کارشان لذت ببرند. در این صورت در آینده شاهد موفقیتهای فراوانی در این خصوص خواهیم بود.
صنعت سرامیک در ایران هنوز جوان است و جای رشد و ترقی فراوان دارد. شاهد این موضوع هستم که اکثر هم دورهایهای من، بیش از آنکه به فکر کار علمی و کسب افتخار باشند، دنبال کسب درآمد و رشد اقتصادی هستند, من مغایرتی در انجام کار علمی و کسب درآمد نمیبینم. آنچه مسلم است اگر یاد بگیریم که متفاوت به موضوع نگاه کنیم و کار خود را بر اساس علاقه و اصول صحیح انسانی و علمی انجام دهیم، درآمد خود به خود کسب خواهد شد.
مهمترین مشکل ما در بین دانش آموختگان سرامیک این است که در مدیریتهای ارشد سازمانها متخصص سرامیک بسیار کم داریم و مدیران غیر متخصص، مشکلات صنعت سرامیک را بهخوبی درک نمیکند. کارشناسان هم تخصص خود را محل کسب در آمد میدانند و کمتر به اخذ جایگاه تصمیمسازی صعود میکنند. پیشنهاد میکنم که کارشناسان، دانش سرامیک خود را پلی برای دستیابی به مدیریت ارشد سازمانها در نظر بگیرند و از ابتدای فارغالتحصیل شدن برای خود برنامه زمانبندی مشخصی برای بهدست آوردن جایگاه مدیریتی سازمانها درنظر بگیرند. این کار البته نیازمند کار جدی، مطالعه خارج از مباحث درسی و سخت کوشی دارد.
6- راه توسعه صنعتی کشور چیست؟ چگونه باید مراحل خودکفایی صنعتی را اجرایی کرد؟
من فقط یک کارشناس ساده سرامیک، آن هم در بخش تولید سرامیکهای زمخت و مشخصا کاشی هستم. از نظر من توسعه صنعتی، موضوعی مربوط به ارتقای سطح کیفی محصولات کاشی و سرامیک کشور میتواند باشد. برای اینکار باید ابتدا بدانیم که بهای صنعتی شدن ما در این رده تولیدات چه بوده است. در سالهای گذشته ایتالیا و اسپانیا بهصورت قابل توجهی تولید خود را حتی به نصف کاهش دادهاند و کاهش سهم تولید این کشورها بهصورت منطقی میبایست توسط ما در ایران و ترکیه و هند و چین که دارای پتانسیلهای رشد بودیم، جبران میشد. همه سهم خود را از این فرصت به بهترین وجهی گرفتند بهغیر از ایران. چون که ما در ایران قواعد بازی بینالمللی را نمیدانستیم و دارای کیفیت لازم برای ورود به این بازار رقابتی نبودیم. پس پاسخ قسمت اول سوال شما، ارتقای کیفیت است.
در بخش دوم باید بهعرض برسانم که خودکفایی، در فرهنگ نامه جهانی واژهای مهجور و ناآشناست. کدام کشور در حال حاضر خود کفاست و ارتباطی با سایرین ندارد؟
ما در ایران پتانسیلهایی در بخش مواد اولیه و معادن داریم که به فعل نرسیده و در حال هدر شدن است. با توجه اینکه در ایران تولید کننده تکنولوژی نداریم، انتظار میرود که بخش مواد اولیه را جدیتر بگیریم و در بازار جهانی در حداقل کیفیت ظاهر شویم. خاک معادن ما بازآوری نمیشود و یکنواخت نیست. این بخش کار را میبایست مدیریت کرد. وقتی بزرگترین معادن بوکسیت را داریم ولی اکسید آلومینیم وارد میکنیم، دقیقا نشان دادهایم که این ثروت ملی را هدر میدهیم. در بخش کاشی و سرامیک، بهجز خاک که با سختی بسیار زیاد تدارک و مصرف میشود و بهدلیل غیریکنواختی هزینههای سرسامآوری را نیز به کارخانجات تحمیل میکند، سایر موارد عمدتا وارداتی است. لعاب ما در ایران چندین جز وارداتی دارد که تنها نقطه قوت این صنعت است و سایر مواد اولیه که داخلی تامین میشود، دلیل ضعف کیفی صنعت لعابسازی کشور است.
7- در خصوص صنایع سرامیک به خصوص کاشی، لعاب، رنگ و سرامیک در ایران و مقایسه آن با وضعیت منطقه و جهان چه نظری دارید؟
تولیدکنندگان این بخش تمام تلاش خود را میکنند که محصول قابل قبولی را به کارخانجات کاشی ارایه کنند ولی چون خودشان هم درگیر مشکلات کیفی ناشی از عدم خلوص مواد اولیه و دغدغههای واردات مواد تکمیلی هستند، نمیتوانند فراورده تولیدی خود را هم ارزش مواد اولیه وارداتی به فروش برسانند.
حال شما من کارشناس را هم به موضوع اضافه کنید که برای سهولت کار خودم حاضر به ریسک پذیرش استفاده از مواد داخلی نیستم.
8- رکود بازار تولید در چه بخشی از صنعت سرامیک نهفته است و راه حل مقابله با آن چیست؟
در صنعت سرامیک در مفهوم کلی هر آن چیزی که دارای کیفیت استاندارد باشد، مورد قبول و پذیرش بازار است. اگر ما از فراوردههای سرامیک ساخت داخل کشور استفاده نمیکنیم مطمین باشید که این محصولات نیاز استاندارد ما را پاسخ نمیدهد. یک مثال بزنم. در بخش کاشی و سرامیک معمولا ایرادی که مشتریان به تولیدات داخلی میگیرند آن است که بنا به گفته نصابان تاب دارد و یا اختلاف ابعاد دارد. حال چرا محصولات چینی وارداتی بی نقص هستند ولی تولیدات داخلی معیوب؟ چرا یک فرد بی سواد میتواند مشکل کار من متخصص را بهراحتی ببیند و کیفیت آن را رد کند ولی من نمیتوانم ؟ مشکل کار کجاست؟
اگر کارشناسان ما در بخش تولید نسبت به رفع عیوب در سیستم اهتمام بورزند , بخش زیادی از مشکل بر طرف میشود. برای اینکار باید فرایند تولید کاشی و سرامیک را مانند تولید پره توربینهای سرامیکی، یا ایمپلنتهای دندانی مهم بدانیم. یعنی فرایند را بهصورت علمی بررسی کرده و تغییرات هر فاز را در هر مرحله دنبال کنیم. فقط یکبار تحقیق و مطالعه برای انجام این کار با توجه به فرمول مورد استفاده کافی است. اگر فرایند برای ما مشخص باشد، میفهمیم که عیب کجا و چگونه بوجود میآید و برای رفع آن چه باید کرد. این کار مانند کار تخصصی پزشکی است. ابتدا فرایند داخلی بدن بهصورت کلی باید مورد تحقیق و بررسی قرار گیرد. سپس هر بیماری که به پزشک مراجعه میکند با سوالات و آزمایشهای اولیه مورد عارضهیابی قرار گرفته و داروی خاص بیماری وی تجویز میشود. اگر پیگیری بیمار کافی باشد و به دستورات پزشک عمل کند بیماری رفع خواهد شد. در مورد صنعت سرامیک مسئله از این هم سادهتر است چرا که بیمار، همان محصول است، اختیاری برای تخطی از دستورات پزشک ندارد و وسوسه نمیشود. قواعد سرامیک کاملا مشخص و تغییر ناپذیر است و محصول معیوب و بیمار، در صورت رفع بنیان عیب، اصولا چارهای جز تبعیت از دستورات پزشک ندارد وحتما درمان خواهد شد.
درمان بیمار هزینه دارد و حوصله میخواهد. نیاز به آزمایشات دارد و دارو میخواهد. اگر قرار باشد با سعی و خطا مشکل را موقتا حل کنیم بدون آنکه به ریشه ایجاد مشکل بپردازیم, هم هزینه بیمورد ایجاد کردهایم و هم زمان درمان را طولانی کردهایم. در این صورت بیمار خسته میشود و از ادامه درمان منصرف میشود. یعنی ترجیح میدهد که همین محصول معیوب را تولید کرده و به حق مشتری احترام نگذارد. مشتری هم اگر خواستههای خود را در محصول داخلی نبیند به محصول خارجی متوسل میشود.
پس مشکل صنعت ما در ایران عدم شناخت کافی، بها ندادن به کاری که انجام میدهیم و تجویز داروی مناسب است.
9-مشکلات صاحبان صنایع خصوصی سرامیک چیست؟
در دو کلمه سودجویی و بیحوصلگی! صنعت کاشی کشور به صورت یک صنعت بسیار سودآور تعریف شده و سرمایهگذاران به طمع این سود زیاد و بیدردسر به این صنعت روی آوردهاند. متاسفانه در بسیاری از موارد اختیار انتخاب محصول نیز با فرد متخصص نیست و نهایتا اگر انتخاب با دقت صورت نگیرد منجربه شکست در برآوردن اهداف مورد نظر خواهد شد که نتیجه آن قهر مشتری از محصولات داخلی و روی آوردن به خرید محصولات مشابه خارجی است که در دراز مدت به ورشکستگی صنعت خواهد انجامید. صاحبان صنایع خصوصی ان قدر که حاضرند پول برای ماشین و سخت افزار بپردازند، برای فکر افزار و دانش نمیپردازند. ماشین به تنهایی تولید نمیکند و کارخانجات بدون نیروی انسانی متفکر و دانشمند هیچ نمیارزند.
10-بحث ارتباط صنعت با دانشگاه را فارغ از شعارها چگونه ارزیابی میکنید؟
دانشگاه درد صنعت را نمیشناسد چون عمیقا و بهصورت تخصصی با آن درگیر نیست. اصطلاحی داریم که نان دانشگاه به درد صنعت وابسته نیست.
ما در دانشگاه برای بررسی تخصصی هر صنعت به صورت تخصصی و عمیق وقت نمیگذاریم. در صنعت تولید کاشی و سرامیک تمام مطالعات ما در سه واحد درسی خلاصه میشود, سرامیکهای ساختمانی در دروس دانشگاهی فارغالتحصیل رشته سرامیک، مجموعه بسیار کلی و مبهم از دانستههای خود را در اختیار دارد که برای حل مشکلات پیچیده و تخصصی در حین انجام کار کافی نیست. دانشجو در زمان تحصیل فقط به فارغالتحصیلی و جذب شدن به بازار کار فکر میکند و در زمان اشتغال نیز خود را عالم دهر میداند و نیازی به مطالعه بیشتر و تخصصی احساس نمیکند. یا حوصله مطالعه بیشتر را ندارد و یا کسی از او نمیخواهد که بیشتر مطالعه کند. از همه بدتر آن که سرمایهگذاران نیز حاضر به صرف وقت و انرژی برای تکمیل دانش پرسنل تخصصی نیستند و این را وظیفه دانشگاه میدانند. ساده بگویم سرمایهگزار انتظار دارد که یک مهندس سرامیک، همه چیز را بداند و همه مشکلات را حل کند ولی کسی قبلا مطالب تخصصی را به این مهندس تازه کار آموزش نداده است. به همین دلیل است که بازار کار پر است از افرادی که دانستههای خود را بهصورت تجربی و بدون پایههای علمی لازم و فقط از راه سعی و خطا بهدست آوردهاند. بیآنکه حتی تخصص سرامیک داشته باشند. متاسفانه چون انتظار ما از خودمان هم پایین است و کسی خواستار کار علمی نیست، پس حکایت دردناک مشکلات صنعت ادامه پیدا خواهد کرد.
11-نقش رشته سرامیک و حضور فارغالتحصیلان سرامیک را در تحولات سه دهه اخیر صنعت سرامیک چگونه تحلیل میکنید؟
طبیعتا مثبت بوده ولی کافی نیست. من فکر میکنم که فارغالتحصیل سرامیک در شرایط فعلی میبایست حداقل بیست واحد تخصصی را حین کار و در زمان اشتغال، آن هم بدون استاد راهنما و متاسفانه بهصورت پراکنده و بیهدف بایست بیاموزد تا آماده کار شود.
12-توصیه شما به کارشناسانی که اخیراً از دانشگاه فارغالتحصیل شدهاند، چیست؟
مطالعه و تحقیق شما عزیزان بعد از فراغت از تحصیل، تازه دانشجوی یک رشته تخصصی خواهید شد. رشتهای که دانشگاه خیلی در مورد آن مطالعه نکردهاید و نمره و مدرک هم نخواهید گرفت ولی در آینده کاری شما بسیار موثر است. بیایید یاد بگیریم که بدون انتظار نمره گرفتن و اخذ مدرک، کار خوب و بینقص، آنهم در مقیاس جهانی انجام دهیم. اگر بخواهید که این رشته تحصیلی را در حد مطلوب دنیا یاد بگیرید کسی امکانات لازم را در اختیار شما قرار نخواهد داد ولی خودتان در نهایت به رضایتمندی خواهید رسید که شما را همرده کارشناسان زبده دنیا قرار خواهد داد. در مقیاس جهانی کسی به مدرک شما بها نمیدهد ولی به دانش شما چرا.
13-نقش مطبوعات تخصصی در اطلاع رسانی صنعت مربوط را چگونه ارزیابی می کنید؟ چه باید کرد که آنها بالنده تر و پرمحتواتر شوند؟
به نظر من ایجاد گروههای تخصصی در هر زمینه کاری و صنعتی و پرداختن به موضوعات مشخص و رفع عیوب محصول یکی از مهمترین مسایل است. اطلاع رسانی از نتیجه این مباحثات و تحقیقات هم جزو وظایف نشریات و مطبوعات تخصصی است.
متاسفانه خبر نامهها در مقیاس محدود توزیع میشوند و همه به آن دسترسی ندارند. محتوی خبرنامهها خیلی کلی و همه جانبه است و با وجود دسترسی وسیع به اینترنت، ما انتظار داریم که با یک جستجوی تخصصی بتوانیم پاسخ سوالات خود را در شبکه بیابیم. در بسیاری از موارد، بهخصوص در سایر رشتههای تحصیلی نیز این موضوع صدق میکند ولی حال اگر شما در یکی از موضوعات تخصصی صنعت سرامیک در اینترنت جستجو کنید در سایتهای خارجی ممکن است سر نخهایی را پیدا کنید که عمدتا بهدلیل ضعف زبان انگلیسی، ضعف در استفاده از کامپیوتر و یا نیاز به پرداخت وجوه ناقص انجام میشود ولی مسلما در سایتهای فارسی زبان این جستجو بینتیجه خواهد بود.
14-فصلنامه سرامیک ایران را چگونه ارزیابی می کنید؟ لطفاً پیشنهادهای خود را برای افزایش کیفیت این مجله بفرمایید؟
متاسفانه این فصلنامه را دنبال نمیکنم.
پیشنهاد من برای انجام کار علمی، تخصصی و کاربردی شدن مطالب است. مطالعه نتیجه یک تحقیق علمی در خصوص زینترینگ زیرکونیا جهت ساخت قطعات دیر گداز، مسلما بسیار ارزشمند و سرگرم کننده است، ممکن است در بعد دانشگاهی و برای اخذ مدرک دکترای سرامیک هم خیلی مهم باشد ولی در حال حاضر در صنعت این کشور کاربرد ندارد و چاره کار یک فرد شاغل در کارخانه نیست. مطالعه میشود، در سمینارهای علمی مطرح میشود، استاد هم خوشحال میشود ولی نهایتا بایگانی میشود و به سودآوری صنعت موجود کشور منجر نخواهد شد.
15-با تشکر از وقتی که برای این مصاحبه اختصاص دادید، چنانچه مطلب ناگفتهای به نظرتان می رسد، بفرمایید.
خواهش میکنم برای ایرانی بودنمان و برای رشتهای که تحصیل کردهایم ارزش قایل شوید. مهم نیست که به چه کاری مشغول هستید، هر کاری که انجام میدهید ارزش آن را دارد که مهم باشد و به آن توجه شود. اگر ما به دانش و تجربههای خود بها ندهیم نباید انتظار داشته باشیم که دیگران این کار را انجام دهند. اتفاقا کاری که شما در خصوص رفع عیب محصول یا روشهای دستیابی به کیفیت بالاتر محصول انجام میدهید، بسیار مهمتر و تاثیر گذارتر از یک پروژه سطح بالای سنتز است که در حال حاضر در کشور مبنی تولیدی ندارد. دیگر آنکه در تفسیر یک موضوع یا ارایه راه حل علمی مسلما اختلاف نظر وجود خواهد داشت. به نظر من هر ایده و فکری دارای ارزش است و همفکری ارزشمندتر. اگر من لیسانس دارم, معنی آن برتری فکر و دانش و شخصیت من نسبت به فردی که این مدرک تحصیلی را در اختیار ندارد نیست. من به همان نسبت مسئولیت بیشتری خواهم داشت که دانش خود را با دیگران شریک شوم و مشکلات ایشان را حل و فصل کنم. از زمانی که برای این مصاحبه اختصاص دادید متشکریم.